صبح که از خواب بیدار میشوم یاد تو میافتم، شب هم تو را به خواب میبینم، فکر تو چنان مرا ناراحت کرده است که دیگر آرامی ندارم، حالا که حساب میکنم در عرض این چندسال جز دل دردمند و بدنی خسته، چیزی دیگر از عشق تو نصیب من نشده است. اما محبوب من، تو هم عوض اینکه از اینهمه رنج و محنت من چیزی کم کنی، یعنی آنچنان رفتار کنی که من زیاد در عذاب نباشم، هر روز که میگذرد، بر غم من میافزایی.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.